مینو محرز: عطاری ها آبروی طب سنتی را بردهاند/ طب سنتی را باید از عطاری ها جدا کرد
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۸۹۶۷۲
عضو ستاد کرونا گفت: در اینجا مردم را به عطاری عادت دادهاند و متاسفانه این خطرناک است. چون ما اصلا نمیدانیم گیاهی که در عطاری وجود دارد اصلا چه چیزی است. کسانی که عطاری راهانداختند طب سنتی را به یک مسیر بسیار غلط بردند.
مجوز به چهار داروی طب سنتی موثر در درمان کرونا توسط وزارت بهداشت، آن هم در صورتی که هنوز شرکتهای داروسازی جهان هیچ دارویی برای درمان این بیماری پیدا نکردهاند با واکنشهای مختلفی روبرو شده است؛ مخالفان نحوه صدور این مجوز را زیر سوال بردهاند و برخی موافقان افراطی طب سنتی هم این داروها را موثر از داروهای دیگر دانستهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین رابطه رئیس سازمان نظام پزشکی در نامهای به رئیس سازمان غذاودارو خواست مستندات علمی منجر به تایید داروهای منصوب به حوزه طب سنتی در خصوص درمان کرونا به این سازمان ارائه شود. در بخشی از نامه او آمده است: «با توجه به طرح پروندههایی در حوزه انتظامی سازمان نظامپزشکی در مقوله بیماری کرونا و داروهای استفاده شده در این بیماری خواهشمند است مستندات علمی منجر به ارائه مجوز به داروهای شربت موکوزیفت، شربت استاپ سیویر، شربت آنوال اس، اسپری دهانی PHR ۱۶۰ را برای استفاده کارشناسان و اساتید کمیسیون انتظامی سازمان نظامپزشکی ارائه فرمایید.»
البته این نگاه موافق و مخالف به طب سنتی در ایران موضوع جدیدی نیست، حتی به نظر میرسد این اختلاف نظر در استعفای رضا ملکزاده معاون وزیر بهداشت بیتاثیر نبوده است. او در بخشی از نامه استعفای خود نوشته بود که "تمام کشورهای پیشرفته دستیابی به داروی این بیماری را به مطالعات کارآزمایی بالینی بزرگ متصل کردهاند و ایران نمیتواند در این زمینه به درمانهای پیشنهادی حامیان شبه علم دل خوش کند که هیچ آگاهی از تحولات علم پزشکی مدرن و جوانب پیچیده ویروس کرونا ندارند و به خود زحمت تحقیقات در هیچ موضوع علمی را نمیدهند."
اما به نظر میرسد، طب سنتی نه یک درمان مهم برای بیماریهای خطرناک و نه روشی قابل انکار است. دکتر مینو محرز، پزشک عفونی و عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا میگوید که این طب مانند هومیوپاتی، طب سوزنی و ... در رده طبهای مکمل قرار میگیرد و خودش نه اما زیاده روی در آن خطرناک است، اتفاقی که در ماههای گذشته بارها دیده شده است.
محرز در این رابطه میگوید: «در اینجا مردم را به عطاری عادت دادهاند و متاسفانه این خطرناک است. چون ما اصلا نمیدانیم گیاهی که در عطاری وجود دارد اصلا چه چیزی است. کسانی که عطاری راهانداختند طب سنتی را به یک مسیر بسیار غلط بردند. این طب سنتی که دانشکده و متخصص دارد را باید از عطاریها جدا کرد، ما عطاری را به هیچوجه قبول نداریم.همچنین متخصصین ایران هم باید روی اثرات داروهایشان تحقیقات بیشتری کنند و با متدولوژی درست کار کنند، وقتی این داروها از نظر تحقیقاتی جواب معنادار داشته باشد، آدم از آن استفاده میکند و ما هم آن را قبول میکنیم، بالاخره پایه خیلی از داروها گیاهی است.»
مشروح گفتوگو خبرآنلاین با محرز را اینجا بخوانید:
شما به عنوان یک پزشک، چقدر طب سنتی را قبول دارید؟ و اصلا آیا این نوع درمان علمی حساب میشود؟
ببینید طب سنتی چیزی است که در کتابهای پزشکی از آن به عنوان طب مکمل یا Alternative medicine نام میبرند و مثل هومیوپاتی، طب سوزنی، طب گیاهی و ... طب سنتی زیرمجموع این گروه است. ما باید به عنوان پزشک این درمانها را بلد باشیم اما در استفاده از آن زیادهروی نکنیم، چراکه ممکن است با پیامدهای این کار در بیماران روبرو شویم.
چه پیامدهایی؟
یک مثال بزنم، زمانی هومیوپاتی خیلی مد شده بود. من مریضی داشتم که باید تحت درمان کورتون قرار میگرفت چراکه چشمش به دلایلی گرفتار شده بود. این بیمار یک مدت نیامد، بعد دیدم متاسفانه کور شدند. گفتند که پیش یک هومیوپات رفتهاند و به او گفتهاند تا همه داروهایش را قطع کرده و چیز دیگری مصرف کند. وقتی آن بیماری چشمش را گرفتار کرده بود، مشخص بود که عدم مصرف کورتون کورش میکند.
به طور کلی زیادهروی در هرچیزی غلط است، مثلا این که مریضی که سرطان خون دارد، به درمان هومیوپاتی ببرند نمونه زیادهروی در این کار است. من در هند و پاکستان دیدم که در بیمارستانها یک کلینیک هومیوپاتی وجود دارد، اینها کنار هم هستند. ما هم آنها را انکار نمیکنیم، اما در عین حال آنها هم نباید در پزشکی و درمانهای لازم دخالت کنند و بدون شناخت یک نوع بیماری از بیمان بخواهند که درمانشان را کنار بگذارند.
ما پزشکانی که طب نوین خواندیم باید یک مقدار مباحث طب مکمل را مطالعه کرده باشیم تا بتوانیم به سوالات مریض پاسخ بدهیم. مثلا این که بیماری را راهنمایی کنیم که بدون قطع داروهایش از یک شیوه طب مکمل استفاده بکند یا نه.
با توجه به اطلاعاتی که طبهای مکمل دارید، فکر میکنید این شیوهها در درمان بیماریهای عفونی چقدر موثر هستند؟
هومیوپاتی و طب سوزنی خیلی نمیتوانند روی ویروس یا باکتری اثری داشته باشند. در طب سنتی ممکن است این چنین باشد، چون برخی گیاهها وجود دارند که موثر هستند.
من و چند نفر از استادان دانشگاه روی چهار گیاه که ترکیبشان روی HIV موثر بوده کار کردیم و من مسئول بخش آزمایشهای کلینیکی آن بودم و بلدم چه کار کنم. چهرسال طول کشید تا روی دوهزار بیمار کار کنیم تا وزارت بهداشت به ما مجوز بدهد. به این راحتی وزارت بهداشت به داروهای گیاهی و سنتی مجوز نمیدهد.
اما چند روز پیش اعلام شد که چند دارو در بخش طب سنتی برای درمان کرونا مجوز گرفتهاند، در حالی که درباره کرونا خیلی از کشورها به داروهای طب مدرن هم مجوز نمیدهند، چراکه هنوز یک سال از شیوع ویروس نگذشته است. فکر نمیکنید برای انجام این کار کمی زود بود؟
قرار شد که تحقیقات این داروها در کمیته علمی مطرح بشود، این داروها را یک عده متخصصین طب سنتی انجام دادند و با آنچه در عطاریها عرضه میشود فرق میکند. قرار است آنها متدولوژی خود را در کمیته علمی مطرح کنند، اگر قابل بود و روی تعداد بیشتری مریض بررسی شوند چراکه در کووید تعداد بیمارانی که درمان روی آنها آزمایش میشود باید خیلی زیاد باشد.
اگر انشالله موثر بودند از این داروها به عنوان مکمل و نه داروی کرونا مجوز بگیرند.
شما گفتید که در مراجعه به طب مکمل باید نوعی تعادل وجود داشته باشد، به نظر شما در ایران این نوع تعادل وجود دارد؟
ببینید طب سنتی وجود دارد، حتی دانشکده و متخصصین خودش را دارد. اینها باید مقداری با روشهای جدید تحقیقاتشان را انجام بدهند تا حرفی برای گفتن داشته باشند. از سمتی عطاریها باید جمع شوند چون متاسفانه بخشی از طبسنتی وارد سیستم عطاری شده است، ما اصلا عطاری را قبول نداریم. به همین دلیل از این طب مکمل سوءاستفاده میشود، این طب باید وجود داشته باشد، قبولش هم داریم اما به جای خودش. یکی از کشورهایی که خیلی روی فیتوترامی (گیاه درمانی) کار میکند، آلمان است. اما آنجا این کار روی اصول و با مجوز وزارت بهداشت صورت میگیرد.
در اینجا مردم را به عطاری عادت دادهاند و متاسفانه این خطرناک است. چون ما اصلا نمیدانیم گیاهی که در عطاری وجود دارد اصلا چه چیزی است. کسانی که عطاری راه انداختند طب سنتی را به یک مسیر بسیار غلط بردند. این طب سنتی که دانشکده و متخصص دارد را باید از عطاریها جدا کرد، ما عطاری را به هیچوجه قبول نداریم.همچنین متخصصین ایران هم باید روی اثرات داروهایشان تحقیقات بیشتری کنند و با متدولوژی درست کار کنند، وقتی این داروها از نظر تحقیقاتی جواب معنادار داشته باشد، آدم از آن استفاده میکند و ما هم آن را قبول میکنیم، بالاخره پایه خیلی از داروها گیاهی است.
اما متاسفانه از اول پاندمی در فضای مجازی با تبلیغات عجیبی از عطاریها میدیدیم یا حتی فردی تبلیغ ادرار شتر را میکرد، اینها آبروی طب سنتی را هم بردهاند.
شما پیامدی از این ماجرا بین بیماران کرونایی دیدید؟
من اجازه نمیدهم که برای بیماران کرونایی چنین چیزهایی تزریق شود، اما شنیدم که چند مورد از این مسائل در شهرستانهای دیگر رخ داده است. ما در بیمارستان امام یا بیمارستانهای دانشگاهی اجازه نمیدهیم کسی الکی دارو بدهد. اگر چیزی مجوز انسانی گرفت آن زمان ما آن داروها را با روشهایی که وجود دارد روی مریضها کار میکنیم و نتایجش را بررسی کنیم. کمیته اخلاق باید مجوز بدهد، اما وزارت بهداشت خیلی نسبت به این موضوع سختگیر است و به راحتی برای این موضوع مجوز صادر نمیشود.
به طور کلی ما مخالف طب مکمل نیستیم اما تاثیرگذاری آن باید ثابت بشود، یکی از کشورهایی که تجربه زیادی در طب سنتی دارد چین است اما هنوز این کشور هم چیزی ارائه نکرده است که بتوانیم آن را درمان کووید-۱۹ بدانیم.
بیشتر بخوانید: جزئیات استعلام مسافران کرونایی قبل از سفر جادهای و هوایی
جریمه عدم تعطیلی اصناف/ ۳۰۰ تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به علاوه دو هفته پلمب
کاهش چشمگیر مصرف گوشت و برنج بین ۷۰ درصد خانوارهای بیکارشده
نحوه فعالیت مراکز نگهداری از سالمندان و معلولان درمحدودیتهای کرونایی
اخبار ویروس کرونا در ایران و جهان را اینجا بخوانیدمنبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: وزارت بهداشت عطاری ها طب سنتی زیاده روی طب مکمل ما اصلا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۸۹۶۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری /بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که نان فحش دادن به آنها را سر سفره خود برده بود
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه صبح نو در شماره امروز خود نوشت:
سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بیبیسی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاجزاده. جمهوریخواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده و ایدهای است که از عطاری هیچکس جز عطاری نصیری نمیتوانسته بیرون بیاید، نه از تاجزاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحشهای مثبت ۱۸ میدهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشنتر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است.
بنابراین مدعای مطلب حاضر نه نقد این سخن نصیری که نقد روشنفکران ایرانی است که در ۲۰۰ سال اخیر قدمی به جلو برنداشتند و همچنان اسیر توهماند. توهمی که باید آن را توهم انفکاک از جامعه و بیگانگی با انسان ایرانی نامید.
باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که اینها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت بهعنوان جنس بنجل به مردم ایران فروختهاند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه میکنند.
روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن میگوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه میکرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است.
این موجود ناقصالخلقه در عرصه فکری ایران باید پاسخگو باشد که چگونه با همه ادعای روشنفکری خود و تحقیر جامعه از تولید یک ایده هم عاجز مانده و امروز مهدی نصیری بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که عمری به آنان فحش داده و نان فحش دادن به آنان را سر سفره خود برده است.
رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضهای است که روشنفکر فکر میکند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمیخورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاجزاده نشان میدهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش میکند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازهای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاجزاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901683